به طور خلاصه می توان گفت ساختار اصلی ذهن انسان در روند ارتباط او با مادرش شکل می گیرد و جو هیجانی حاکم بر این ارتباط، سبک ارتباطی او در طول عمرش را شکل می دهد.
طبق نظریه ی دلبستگی، شکل گیری آن تا ۱۸ ماهگی صورت می گیرد اما تا ۴ سالگی نیز می تواند دچار تغییر شود
البته امروزه روانشناسان و مشاوران با بکارگیری تکنیکهای شناختی و رفتاری نوین، قادر به تغییر و درمان اختلالات مربوط به سبک دلبستگی انسان هستند.
بخش دوم:دلبستگی ایمن
زمانیکه مادر به نیازهای کودک خود به درستی پاسخ بدهد، سبک دلبستگی فرد ایمن می شود.
این افراد که دارای عزت نفس بالایی هستند، دنیا را یک جایگاه امن می دانند. آنها نسبت به انسانها درست اندیش هستند و در ارتباطات خود، واقعیت را بنای تفکر قرار می دهند.
آنها به این مسئله اعتقاد دارند که همه ی انسانها ذاتا خوب هستند اما گاهی بی اعتماد می شوند. آنها فقط و فقط بر اساس شواهد واقعی به انسانها بی اعتماد می شوند.
اینگونه افراد با انسانها به راحتی وارد ارتباط می شوند و با ساختار و چهارچوب منظمی به آنها نزدیک می شوند.
آنها نسبت به خود و شخص مورد علاقهشان و همچنین نسبت به روابط بین فردیشان مثبت و واقعی فکر میکنند.
آنها اغلب از روابط خود احساس رضایت و خشنودی میکنند. افرادی که سبکهای دلبستگی ایمن دارند روابط بلند مدتتری دارند و نسبت به دیگران متعهدتر هستند.
انواع تنبیه در تربیت فرزند
این دسته از افرد دارای هوش هیجانی بالایی هستند و به درستی میتوانند هیجانهای خود را شناسایی و مدیریت کنند.
آنها به تصمیمگیریهای موثر در زندگی دست زده و توان مقابله با تنیدگیها را به طور اثربخش دارند.
جالب است بدانیم که بهره ی هوش سنی یا IQ میتواند فقط ۲۰ درصد از موفقیت فرد را مشخص کند و ۸۰ درصد مابقی از هوش هیجانی یا EQ نشات می گیرد که با دلبستگی ایمن رابطه ی مستقیم دارد.